منابع اصلی
روانشناسی ورزشی چیست؟
ازآنجا که روش های بسیاری برای استفاده از روانشناسی در ورزش وجود دارند و با دانستن این مطلب که فرهنگ های مختلف، دامنۀ وسیعی از فعالیت ها را ورزش می دانند، اتخاذ تعریف وسیعی از روانشناسی ورزشی مفید خواهد بود. درسال 1996، فدراسیون اروپایی روانشناسی ورزشی تعریف جامع و درعین حال سادهای از روانشناسی ارائه داد: «روانشناسی ورزشی مطالعۀ پایه ی روانشناختی، فرآیندها و تاثیرات ورزش است». این تعریف خود این پرسش را مطرح می کند که:
ورزش چیست و روانشناسی چیست؟
اگرچه بسیاری از ورزشکاران اصرار دارند که ورزش لزوما شامل عنصر رقابت است، واژۀ «ورزش»، هم درتعریف فدراسیون اروپایی روانشناسی ورزشی و هم در سرتاسر این کتاب، در وسیع ترین مفهومش یعنی «هر فعالیت بدنی که به منظور رقابت، اوقات فراغت، آموزش یا سلامت انجام می شود» به کار می رود. روانشناسی اغلب به عنوان « دانش ذهن و رفتار « تعریف می شود (گروس، 2005).
بعدا دراین فصل، می توانیم نگاهی اجمالی به روانشناسی بیاندازیم و یاد بگیریم که چگونه تفکری نقادانه و خلاقانه راجع به نظریه ها و تحقیق های روانشناسی داشته باشیم.
بنابراین روانشناسی ورزشی (یا روانشناسی ورزشها، همانطور که بعضی ها ترجیح میدهند) حوزهای وسیع است. خیلی از روانشناسان ورزشی آمریکا تمایز زیادی بین روانشناسی ورزشی علمی که بر روی تمام عوامل موثر بر شرکت و عملکرد در ورزش تمرکز میکند و روانشناسی ورزشی کاربردی که فقط بر روی استفاده از روانشناسی در افزایش عملکرد ورزشی تمرکز دارد، (مثلا کاکس، 2001) قائلند.
نویسندگان اروپایی هنگام نوشتن، عموماً بر این وجه تمایز دقیق صحه نمیگذارند (کِرِمِر و اِسکالی، 1994) و این کتاب آزادانه بین روانشناسی ورزشی علمی و کاربردی تغییر می کند.
تاریخچه ی مختصری از روانشناسی ورزشی
از زمانی که روانشناسی به وجود آمده، روانشناسی ورزشی نیز تقریبا به شکلی وجود داشته است. اولین مطالعۀ ثبت شده در روانشناسی ورزشی در انتهای قرن نوزدهم انجام گردید. نورمن تریپلت (1898) اولین آزمایش را در روانشناسی اجتماعی و نیز در روانشناسی ورزشی به انجام رسانید. تریپلت پدیده ی «تسهیل اجتماعی» را مورد بررسی قرار داد که درآن عملکرد، تحت تاثیر حضور دیگران قرار می گیرد (این پدیده درفصل 6 به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت). او نشان داد که دوچرخه سواران هنگام مسابقه با دوچرخه سواران دیگر تندتر پا می زنند تا هنگامی که تنها هستند. تریپلت تحقیقات بیشتری در زمینه ی ورزش انجام نداد، با این وجود، در دهه ی 1920بود که رشته ی تحصیلی روانشناسی ورزشی به طوررسمی شکل گرفت.
درسال 1925، کُلمن گریفیث آزمایشگاه تحقیق ورزشی را در دانشگاه ایلینیوی راه اندازی کرد. گریفیث، که با تاسیس یک دوره دانشگاهی، انتشار دو کتاب مهم و کار به عنوان مشاور تیم های ورزش حرفهای، روانشناسی ورزشی را نیز طرحریزی نمود اغلب «پدر روانشناسی ورزشی» نامیده می شود. این اولین گذرگاه روانشناسی ورزشی هموار نشد و آزمایشگاه تحقیق ورزشی در سال 1932 به دلیل کمبود وجوهات بسته شد.
بین دهه های 1930 و 1960 (حداقل در دنیای غرب)، فعالیت بسیار کمی در زمینه ی روانشناسی ورزشی انجام شد. در اتحاد جماهیر شوروی، روانشناسی ورزشی مدت کوتاهی پس ازجنگ جهانی دوم به عنوان یک رشته ی تحصیلی شکل گرفت. البته کسب اطلاعات صحیح در بارهی روانشناسی اتحاد جماهیر در طی جنگ سرد سخت است، لیکن اعتقاد عموم بر این است که در بازیهای المپیک ملبورن در سال 1960، تیم های ورزشی اروپای شرقی از روانشناسان ورزشی استفاده میکرده اند (کرمر و اسکالی، 1994) . ما قطعا می دانیم که از اوایل دهه ی 1970 تیم های آلمان شرقی و اتحاد جماهیر مرتبا از روانشناسان ورزشی جهت افزایش عملکرد ورزشی در رویدادهای بینالمللی استفاده می کردند.
روانشناسی ورزشی در دهه ی 1960 در ایالات متحدهی آمریکا مجددا فعال شد و چندسال بعد در بریتانیا و بقیهی اروپا مطرح گردید. این رشته، از آن زمان تاکنون در سرتاسر دنیا توسعهیافته و یکی از سریع الرشدترین رشته های تحصیلی می باشد. جالب است بدانیم که تا همین اواخر روانشناسی ورزشی صد در صد در حوزه ی علوم ورزشی قرار داشت و نه در حوزه ی روانشناسی. اگرچه اکنون این مساله در حال تغییر است. درسال 1986، انجمن روانشناسی آمریکا به طور رسمی، روانشناسی ورزشی را به عنوان شاخهای از روانشناسی اعلام نمود و در سال 1993 جامعۀ روانشناسی بریتانیا یک بخش روانشناسی ورزش و تمرین را که اکنون تبدیل به بخش کامل درآن جامعه (روانشناسی بریتانیا) شده، تشکیل داد.
کار روانشناسان ورزشی چیست و به چه کسی روانشناس ورزشی می گوئیم؟
این سئوال شامل دو بخش است:
چه کسی می تواند خود را روانشناس ورزشی بنامد؟
کار روانشناس ورزشی چیست؟
برای پاسخ دادن به سئوال اول، در حال حاضر در بریتانیا هیچ اجباری برای ثبت روانشناسان ورزشی نمیباشد؛ بنابراین، از نظر تئوری، هرکسی می تواند خود را یک روانشناس ورزشی بنامد. البته در عمل، این که هرشخصی، مخصوصا اگر آموزش ندیده باشد، خود را در هر زمینه ای روان شناس بخواند، کاری کاملا غیر اخلاقی است. در زمان نگارش این کتاب، قانونی درحال وضع شدن است که برای استفاده از این واژه محدودیت هایی قائل میشود.
انجمن بریتانیایی علوم ورزشی (و تمرینی) فهرستی از روانشناسان ورزشی مورد تائید را در اختیار دارد. در کنفرانس سالیانه 1998 دایره (Section) ی روانشناسی ورزش و تمرین جامعه ی روانشناسی آمریکا که اکنون تبدیل به بخش (Division) شده، موافقت شد که عنوان «روانشناس ورزشیِ دارای پروانه» به اشخاصی که واجدشرایط بودند اعطا شود . در زمان نگارش این کتاب، جهت محدود نمودن عناوین خاصی مثل روانشناس ورزش و تمرینِ دارای پروانه که پروانه ی آنها در حال طی مراحل جهت ثبت می باشد، قانونی در مراحل مشورت و بررسی است تا بتوان، این موارد را به شورای مشاغل مربوط به سلامت واگذار نمود.
اگر کسی بخواهد اسم خود را به عنوان روانشناس ورزشی در انجمن بریتانیایی علوم ورزشی (و تمرین) ثبت کند یا باید یک مدرک کارشناسی در روانشناسی و مدرک بالاتری مثل کارشناسی ارشد یا دکتری در علوم ورزشی داشته باشد و یا دارای مدرک کارشناسی در رشتهی علوم ورزشی بوده و مدرک بالاتری در روانشناسی داشته باشد. برای اخذ پروانه از جامعهی روانشناسی بریتانیا، لازم است که شخص دارای مدرک کارشناسی در روانشناسی باشد که به تائید بی. پی. اس رسیده است و دوره های آموزش عالی شامل کارِ همراه با نظارت را گذرانده باشد. در حال حاضر چنین دوره ی آموزش عالی تائید شدهای وجود ندارد. در ایالات متحدهی آمریکا شرایط مشابهی حاکم است که در آن اگرچه انجمن روانشناسی آمریکا دارای بخش روانشناسی ورزشی است (بخش 47)، این بخش کاری به دروس گذرانده شده ندارد.
بحث هایی در رابطه با تائید روانشناسان ورزشی وجود دارند. طرح ثبت روانشناسان ورزشی در انجمن بریتانیایی علوم ورزشی تنها از سال 1992 وجود داشته است و خیلی از کسانی که پیش از آن به عنوان روانشناس ورزشی کار می کردند تمایلی به ثبت نام نداشتند و یا شرایط ثبت نام را نداشتند. اَنشِل به این نکته اشاره می کند که بسیاری از کسانی که به صورت پاره وقت با ورزشکاران کار میکنند برای طی مراحل طولانی لازم جهت ثبت شدن، زمان، امکانات یا تمایلی ندارند و در نتیجه، این مراحل ثبت، برخی از مجربترین صاحبان حرفه را در بریتانیا از دور خارج مینمود. از طرف دیگر، ثبت اجباری، شاخصی برای حمایت عموم از صاحبان حرفه ی ناکارآمد یا نامطمئن فراهم میآورد.
در ارتباط با سئوال دوم، کارهایی که روانشناسان ورزشی انجام می دهند کاملا متفاوت و گسترده است. فدراسیون اروپایی روانشناسی ورزشی(1996) سه وظیفه ی مرتبط با یکدیگر را برای روانشناسان ورزشی مشخص می کند:
تحقیق: بررسی تمام جوانب روانشناسی ورزش، هم از جنبهی نظری و هم از جنبه ی کاربردی؛
آموزش: تدریس روانشناسی ورزشی به دانشجویان، مسئولین و ورزشکاران؛
کاربرد : ارزیابی و مداخله در مشکلات مرتبط با ورزش، که این می تواند مشاوره به تیمه ا یا اشخاص را در برگیرد.
آنچه در کتاب روانشناسی ورزشی می خوانید :
فصل 1 : مقدمه
فصل 2:خصوصیات شخصیتی و رفتار ورزشی
فصل 3:رشد شخصیت و ورزش
فصل 4:نگرشها به ورزش
فصل 5:پرخاشگری و ورزش
فصل 6 :عوامل اجتماعی در عملکرد ورزشی
فصل 7 :انگیختگی، اضطراب و عملکرد ورزشی
فصل 8:انگیزش و ورزش
فصل 9:کسب مهارت و تخصص
فصل 10:روش های پژوهش در روانشناسی ورزشی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.